چه‌طور میتوان یک ویدیویی تبلیغاتی ساخت؟ تخمین میزنند روزانه 500 میلیون نفر در فیسبوک ویدیو تماشا میکنند. این عدد عجیب هم نیست، چون تماشا کردن یکی از راحت‌ترین راه‌ها است. اما یک مسأله جزئی وجود دارد. تولید ویدیو به اندازه تماشا کردنش آسان نیست. در وهله اول فکر کردن به این موضوع شاید هولناک به نظر برسد. ویدیو ساختن کار ساده‌ای نیست و چه بسا یک اثر بد بیشتر از اینکه جذب کند، دفع‌کننده باشد! شرکت‌هایی البته هستند که کار ما را راحت میکنند و به صورت حرفه‌ای نیاز ما را در ویدیو مارکتینگ جواب میدهند اما بی‌تعارف پول میخواهند و صرف هزینه برای هر کسی ممکن نیست. در این مقاله بر آن هستیم تا نکات کلیدی و مهمی را معرفی کنیم تا اگر قصد دارید از این ابزار رسانه‌ای برای تبلیغات محصولات یا‌اندیشه‌های خود استفاده کنید، آن‌ها را به کار ببندید و قدم‌های اولیه را در جای درست و مناسب برای ساخت یک ویدیو بگذارید.

ویدیوی تبلیغاتی

راهکارهای افزایش بازدهی تبلیغات ویدیویی

1. برنامه‌ریزی کنید

این بخش اجباری هر کاری است که میخواهید شروع کنید. همه احتمالاً این را به شما توصیه میکنند. اما واقعیت آن است که این بخش اساسی‌ترین کاری است که برای شروع ساخت یک ویدیو باید انجام دهید.
قبل از تنظیم، ضبط یا ویرایش در مورد هدف فیلم خود شروع کنید. از خودتان بپرسید چرا؟ چرا فیلم میسازم؟ و در پاسخ به کدام هدف؟ چه کسانی قرار است ویدیوی من را تماشا کنند؟ هر تصمیمی که شما قبل از شروع فرآیند ساخت ویدیو بگیرید پاسخ به این موضوع خواهد بود که مخاطبان پس از تماشای آن چه تأثیراتی میپذیرند یا چه واکنشی نشان میدهند.

مثلاً آیا ترغیب خواهند شد با مدادی که ما تولید کرده‌ایم بنویسند؟ مطمئناً بدون داشتن هدفی مشخص زمان و پول شما یا تیم‌تان در گردابی از دوباره کاری‌ها و ویرایش‌ها تلف خواهد شد. فراتر از آن به سناریو فکر کنید. بدون سناریو همه وقت و زمان‌تان را به هدر داده‌اید. آغاز، اوج، فرود و دیگر ویژگی‌ها سناریونویسی حتی به ساده‌ترین شکل ممکن به ویدیوی شما شکل میدهد. حتی بدون کاغذ یک خرید ساده از سوپرمارکت هم به سردرگمی ختم میشود. پس اهمیت آن را نادیده نگیرید.

2. این ویدیو قرار است کجا پخش شود؟

در فیسبوک؟ اینستاگرام؟ آپارات؟ قبل از اینکه ویدیوی خود را جهت اشتراک گذاریِ بیشتر در پلت فرم‌های مختلف بگذارید، بایستی یک مکان هدف مشخص کنید. تکرار محتوای مشابه در شبکه‌های اجتماعی هر مخاطبی را از شما مأیوس میکند. مکان هدف شما از قبل بایستی متمایز و مشخص شده باشد. درک درست از تفاوت‌های ریز هر شبکه‌ی اجتماعی و کاربران آن میتواند مخاطبان همفکری را به دنبال کشف محتوای تولیدی ما هستند سوق دهد.

همچنین هر کدام از این اپلیکیشن‌ها به لحاظ ابعاد تصویری فرم‌های گوناگونی دارند که بایستی به آن‌ها توجه نمود. گاهی نیاز است به عنوان فید‌های خبری اجتماعی، و گاه در پست‌های اینستاگرام فیلم‌های مربعی و اگر در اینستاگرام Stories ایجاد میکنید، لازم است عمودی و کمتر از 15 ثانیه باشد. پس جامعه هدف یا همان Target Market را جدی بگیرید.

پخش ویدیو تبلیغاتی

3. بیش از حد درباره محصول صحبت نکنید

خودتان را جای مخاطب بگذارید. فکر کنید یک ویدیو قرار است از اول تا آخر درباره یک محصول پرحرفی کند. چه قدر مشتاقید که آن را تا انتها ببینید؟ مخاطبان ویدیو‌های ما مثل مخاطبان کنفرانس‌های علمی نیستند که پانزده دقیقه (حداقل زمان یک سخنرانی) روی صندلی بنشینند و نت‌برداری کنند. اصلاً پانزده دقیقه؟! فاجعه است. باید به دنبال ارائه‌ای خیلی کوتاه و اثرگذار باشید. این مهم میسر نخواهد شد مگر از طریق Brand Personality یا شخصیت برند. برند‌ها هم مانند انسان‌ها دارای خصوصیت‌های شخصی هستند که آن را واجد ارزش و از همدیگر متمایز میکند. برند به واسطه شخصیتی که ارائه میکند درک شده و شناخته میشود. ممکن است محصولی که شما تولید میکنید عیناً همانی باشد که بقیه هم تولید میکنند. چرا مخاطب باید در این شلوغی شما را انتخاب کند؟

یک شامپو چه ارتباطی با فوتبال یا والیبال دارد؟ در وهله اول هیچ. هر کسی ممکن است از این محصول استفاده کند. برند‌ها با استفاده از ورزشکاران اصطلاحاً برند خود را صاحب شخصیت میکنند و این طور وانمود میکنند که برند ما ارزش‌های ورزشی را ارج نهاده و ترویج میکند. همانگونه که شخصیت انسان در ارتباط با مسائل ساده‌ای مانند لباس پوشیدن، نوع حرف زدن، راه رفتن، دایره دوستان و… شکل میگیرد برند‌ها به طرز هوشمندانه‌ای از این امکان برای شخصیت‌سازی برند خود استفاده میکنند. کریستیانو رونالدو در تبلیغی در تخت خواب دراز کشیده، کنار استخر راه میرود، صبخانه میخورد و تنها در یک سکانس ادکلن تولیدی برند خودش را استفاده میکند. امورات روزمره به سادگی بر جذابیت ویدیو افزوده و مخاطب را درگیر ویدیو میکند. بنابراین، به جای وراجی‌های بی‌پایان درباره محصول آگاهانه شخصیت برندتان را ارائه کنید.

۴. از دوربین نترسید

کمتر کسی برای بار‌های اول از شنیدن صدا و دیدن تصویر خودش احساس خوشایندی را تجربه میکند. تا حدی طبیعی هم هست. محکم‌ایستادن جلوی دوربین قواعدی دارد که عموم مردم از آن بی‌اطلاع هستند. اما دلسرد نباشید. با آگاهی از این اصول میتوانید بر ترس از دوربین غلبه کنید و از پیشرفت‌تان شگفت‌زده شوید. قبل از هر چیز باید خودتان را مجاب کنید که جلوی دوربین ظاهر شوید. بدون هیچ پیش شرطی. تا به این ترس غیرعقلانی غلبه نکنید نمیتوانید از تمرین تجربه‌ای به دست‌آورید.

در مرحله بعد سعی کنید جلوی دوربین همانی باشید که کنار دوستانتان هستید. همانقدر عاطفی و صمیمی. هیچ کس دوست ندارد یک عصا قورت داده را تماشا کند. از انتقاد‌های خشنی که ممکن است اول کار از طرافیان یا کامنت‌گذاران دریافت کنید نهراسید. روی بخش‌های سازنده آن‌ها تمرکز و به آینده فکر کنید.
با این حال چنانچه شخصی از اطرافیان یا دوستانتان به طور غریزی از استعداد بهتری مقابل دوربین برخوردار است غفلت نکنید. از پتانسیل‌های اطرأفتان به خوبی استفاده کنید. قرار نیست همه کار‌ها را خودتان انجام دهید.

5. پشت صحنه همیشه هم جذاب نیست

اغلب مردم دوست دارند ببینند پشت صحنه چه خبر است. اما همیشه هم این طور نیست. گاهی پشت صحنه‌ها چنان بی‌مزه از آب در میآیند که بودنشان به اصل ویدیو هم لطمه میزند. سلبریتی‌های اینستاگرام این روز‌ها در تولید پشت صحنه‌های بی‌نمک سرآمد هستند. زمانی به فکر ساخت پشت صحنه بی‌افتید که مطمئن باشید اتفاق جالبی وجود دارد. شاید صحنه‌هایی از فرایند تولید یا حاشیه آن جذابیت داشته باشد. در حال تولید محصولی در خانه هستید و به تصویر کشیدن گربه‌ای پشت پنجره که روی دیوار همسایه پرنده‌ای را دنبال میکند رکورد شما را بالا خواهد برد.

6. هرگز موردی را بدیهی فرض نکنید

اینکه چه فکری در سر ما میگذرد را فقط خودمان میدانیم مگر آنکه افکار را به با حوصله و شمرده برای دیگران بیان کرده و مطلع کنیم. در ساخت ویدیو هم باید فرض را بر این واقعیت بگذاریم که مخاطب هیچ نمیداند. ویدیوی ما باید بدون هیچ توضیح اضافه یا تکمیلی بعدی به اندازه کافی گویای مطلب باشد. با این خیال که این موضوع بدیهی است، نباید هیچ موضوعی را جا بیاندازیم. توپ فهم ویدیو را در زمین مخاطب نیندازیم. هر چه گنگ‌تر، بازنده‌تر.

ساخت ویدیو

7. فیلمبرداری از صفحه نمایش

در ارتباط با‌افزار‌های رایانه‌ای هیچ چیز بهتر از فیلم‌برداری از صفحه نمایش نیست. گاهی محصول دیجیتال شما برای حل مشکلی ابزاری کارامد ارائه کرده اما به دلیل پیچیدگی‌های رایج این نوع محصولات فهم آن به سادگی توسط مخاطب میسر نباشد. صفر تا صد طرز استفاده از نرم‌افزار تولیدی خود را توسط یک ویدیو از صفحه نمایش گوشی یا کامپیوتر ضبط کنید. با این روش مخاطب واو به واو در جریان محصول شما قرار گرفته و به سرعت جذب شود. در ساختن چنین ویدیو‌هایی عجله نکنید. با طمأنینه از تکرار و تأکید بهره ببرید تا موضوع به خوبی برای مخاطبی که برای اولین بار با چنین محصولی مواجه شده است، جا بی‌افتد. توضیحات تکمیلی به صورت «صدا» به فهم بهتر «تصویر» نیز کمک میکند.

8. ویدیو را با جزئیات افراطی هدر ندهید

شما هیچگاه در برند‌های تلفن هایِ هوشمندِ ضد آب شاهد این نیستید که در یک ویدیوی 60 ثانیه‌ای کل ویدیو را صرف ویژگی ضد آب بودن آن کنند. همین که گوشی برای چند لحظه‌ای درون پارچ آبی بی‌افتد به فهم مطلب کفایت میکند. همین طور در تبلیغات خودرو‌های روز دنیا عمده زمان ویدیو صرف جزئیات تایر ماشین نمیشود. ولو اینکه ویژگی خاصی برای آن در نظر گرفته شده باشد. اما اینکه محصول اصلاً تایر باشد، آن وقت طور دیگر ویدیو را باید مدیریت کرد. در نهایت اینکه مصرف‌کننده چگونه از محصول استفاده میکند بسیار مهم است. زیرنویس‌ها امکان مناسبی هستند تا بتوان جزییات را به صورت مختصر شرح داد. از آن‌ها نیز استفاده کنید.

9. از محرک‌هایی که باعث اشتراک‌گذاری میشوند غافل نشوید

هیچکس دوست ندارد ویدیوی تبلیغاتی‌اش در این فضای بی‌انتهای مجازی دفن شود. اما چگونه؟ چه طور میتوان مخاطب را به اشتراک‌گذاری بیشتر تحریک و ترغیب کرد؟ سراغ موضوعات ناشناخته بروید. مردم میل به کشف ناشناخته‌ها دارند. خلأ‌های اطلاعاتی میتواند حس کنجکاوی مخاطب را برانگیخته کند. از طولانی بودن ویدیو بپرهیزید و ارزش‌های اجتماعی را که ممکن است جمعیت زیادی هواخواه داشته باشد مد نظر قرار دهید. گاهی البته خاص بودن و متفاوت عمل کردن هم میتواند به بازنشر ویدیوی شما کمک کند. این که موضوعی تکراری به طرزی معتبر بیان متفاوتی داشته باشد برای مخاطب خسته از روزمرگی‌ها هیجان‌انگیز خواهد بود.

از طرفی، خیل کثیری از مردم علاقه دارند سرآمد دوستان و آشنایانشان به نظر برسند. هر چی باهوش‌تر، زیرک‌تر، دقیق‌تر و… به نظر برسند احساس رضایت بهتری خواهند داشت. اینکه شما در ویدیو‌ها به این حس بها بدهید؛ مخاطبان در به اشتراک‌گذاری ویدیو‌هایتان همت بیشتری به خرج میدهند. بنابراین از اعتبار اجتماعی‌ای که ویدیوی شما منتقل میکند غافل نباشید. ممکن است سایتی طراحی کرده‌اید که با هزینه‌ای کمتر و امکاناتی گسترده‌تر از رقبا میتواند خدماتی را انجام دهد.

اینکه مردم بدانند نیاز نیست برای چنین خدماتی لزوماً به مغازه‌ها مراجعه کنند و تنها با چند کلیک از هر جا نیاز آن‌ها برآورده میشود، به واقع کاری انجام داده‌اید که مخاطب را به سمت محتوای ویدیویی خود کشیده و در بازار رقابت بقیه را ضربه فنی کرده‌اید. نکته‌ای نهایی: مردم تبلیغات را به اشتراک نمیگذارند. آن‌ها داستان را به اشتراک میگذارند. بنابراین سعی کنید به فیلم‌های بازاریابی خود مانند داستان‌نویس نگاه کنید. در ادامه این موضوع را توضیح خواهیم داد.

10. روی داستان‌ها فوکوس کنید و نه فروش

قبل از ظهور رسانه‌های اجتماعی، اگر فردی میخواست برای تبلیغ اقدام کند، مجبور بود زمانی را در یک کانال رسانه‌ای محبوب مانند تلویزیون اجاره کند. در سیستم عامل‌های اجتماعی، برند‌ها میتوانند دقیقاً به همان مخاطب برسند. این بدان معنی است که محتوای تبلیغاتی باید با سرگرمی‌های رایج در این شبکه‌ها رقابت کنند. اگر میخواهید فیلم شما تماشا شود، باید نوعی ارزش برای بیننده ایجاد کند. فیلم‌هایی که صرفاً روی یک برند تجاری متمرکز شده‌اند و به صورت سنتی آگهی تبلیغاتی را در حلق مخاطب فرو میکنند مطئن باشید با شکست مواجه میشوند.
تبلیغ جالبی از تلویزیون‌های خارجی زبان پخش میشد که خانمی پس از استفاده از ادکلن‌های آن برند، اطرافیانش را مدهوش خود میکرد به نحوی که آن‌ها هوش و حواس‌شان پرت میشد و به تیر چراغ برق برخورد میکردند. نقطه اوج با مزه‌ای که باعث میشد آگاهی در عمق ذهن مخاطب ته نشین شود. این آگهی تلاش میکرد تا با اغراق، قدرت رایحه را به مخاطبانشان منتقل کند. این روایت داستانی به شکلی منحصر به فرد مخاطب را درگیر میکرد. خندیدن، گریستن، ترسیدن یا برانگیختن هر نوع احساسات انسانی برای لحظه‌ای هم که شده به عمق بخشیدن اثر ویدیویی شما کمک میکند. حتی میتوانید روایت یکی از مشتریان خود را به صورت فیلمی کوتاه در آورده و نحوه تغییرات او را به طرزی ملموس به نمایش بگذارید. مردم مشتاق هستند که داستان زندگی بقیه را ببینند و در جریان آن قرار بگیرند. بسته به خلاقیت راه بی‌پایانی در انتظار شماست.

11. از پیچیدگی بپرهیزید

این یک واقعیت است که در دنیای کنونی آدم‌ها شتاب بیشتری یافته‌اند و در این آشفته بازار سرعت و سادگی را بیشتر ترجیح میدهند. علت رواج داستان کوتاه به رمان را باید در همین شتاب و سرعت جست و جو کرد. حال تصور کنید شما قصد دارید برای محصول‌تان تخفیفی در نظر بگیرید. هر کار اضافه‌ای که از مخاطب برای دریافت تخفیف طلب کنید، شانس داشتن مشتری بیشتر را از دست خواهید داد. قابلیت یک کلیک در خود ویدیو عالی است. بی‌منت مصرف‌کننده را صاحب تخفیف‌تان کنید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *